مقایسه تاثیر دو روش ماساژ دهانی و مکیدن غیر مغذی بر عملکرد تغذیه دهانی مستقل نوزادان نارس بستری در NICU مرکز آموزشی و درمانی الزهرای تبریز
Abstract
مقدمه: میزان زنده ماندن نوزادان نارس به طور قابل توجهی طی 20 سال گذشته افزایش یافته است. مشکلات تغذیه لی به طور معمول در نوزادان نارس دیده می شود. نوزادانی که قبل از هفته 34 جنینی متولد می شوند به دلیل عدم تکامل و فقدان هماهنگی بین مکیدن، بلعیدن و تنفس دچار مشکلات تغذیه ای می شوند. تغذیه نوزادنارس از سینه مادر برای پرستاران نوزادان یک چالش محسوب می شود. برای افزایش کارایی تغذیه دهانی نوزادان نارس مداخلات موثری مورد نیاز است. مداخلات حسی و حرکتی برای بهبود تغذیه دهانی استفاده می شود. لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر دو روش ماساژ دهانی و مکیدن غیر مغذی بر عماکرد تغذیه دهانی مستقل نوزادان نارس بستری شده در NICU صورت گرفته است.
روش اجرا: این مطالعه از نوع کارازمایی بالینی تصادفی یک سوکور است. جامعه پژوهش شامل 72 نوزاد نارس با سن تولد 32-28 هفته بود که در بخش NICU مرکز آموزشی و درمانی الزهرا تبریز بستری شده بودند و با نظر پزشک متخصص نوزادان، دارای ثبات فیزیولوژیک بودند. بیماری قلبی و ریوی جدی و ناهنجاری مادرزادی به خصوص در ناحیه فک، دهان و کام نداشتند، NPO نبوده و با گاواژ تغذیه می شدند. تخصی نوزادان به دو گروه مداخله ( ماساژ دهانی، مکیدن غیر مغذی) و گروه کنترل با استفاده از جدول اعداد تصادفی کامپیوتری با بلوک بندی 4 تایی و 6 تایی بود. نوزادان در گروه ماساژ دهانی حداقل به مدت 10 روز متوالی، هر بار به مدت 10 دقیقه ، دو بار در زوز ماساژ داخل و اطراف دهان را قبل از گاواژ توسط یکی از محققان پرستار دریافت کردند. نوزادان در گروه مکیدن غیر مغذی، مکیدن انگشت محقق یا مادر را حداقل به مدت 10 روز متوالی، هر بار به مدت 5 دقیقه، {هار بار در روز قبل از گاواژ دریافت کردند. نوزادان در گروه کنترل مراقبت روتین و معمول را دریافت کردند، بعد از 10 روز ، با نظر پزشک متخصص نوزادان، تغذیه دهانی نوزاد با تعداد دفعات تجویزی شروع شد. اطلاعات مربوط به حالت رفتاری نوزادان، توانایی حفظ ثبات فیزیولوژیک ، تعداددفعات دهاتی در روز، طول مدت زمان تغذیه در وعده تغذیه دهانی مستقل، طول مدت بستری و زمان دستیابی به تغذیه مستقل دهانی توسط کمک پژوهشگر که نوع گروه نوزادان مطلع نبود ارزیابی شد. معیار تغذیه دهانی 8 بار تغذیه دهانی در روز بود. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSSصورت گرفت. از آمار توصیفی و از روشهای تحلیلی مانند آنالیز واریانس برای مقایسه سه گروه استفاده شد.
یافته ها: دو گروه مداخله نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری زودتر به تغذیه دهانی مستقل دست یافتند(p<0/001) زمان دستیابی به تغذیه دهانی مستقل بین دو گروه ماساژ دهانی و مکیدن غیر مغذی اختلاف آماری معنی داری نداشت(0195/>p) در بررسی مقایسه میانگین تعداد دفعات و طول مدت تغذیه دهانی مستقل در طی روز در سه گروه مورد مطالعه از لحاظ آماری معنی دار بوده است به ترتیب (0001/0>p)(005/0>p) . روند تغییرات تعداد دفعات تغذیه دهانی مستقل در طی 5 روز در سه گروه مورد بررسی از لحاظ آماری معنی دار بوده است. (0001/0>p) . سایر پیامد های مورد بررسی تفاوت معنی داری بین سه گروه مورد مطالعه نداشتند.
نتیجه گیری : درو روش مکیدن غیر مغذی و ماساژ دهانی می تواند زمان دستیابی به تغذیه دهانی مستقل در ن.زادان نارس را کوتاه تر نماید اما نسبت به هم برتری ندارند. همچنین ماساژ دهانی و مکیدن غیر مغذی میتواند مدت و تعداد دفعات تذیع دهانی مستقل را افزایش دهد. اما این دو روش مداخله، تاثیری بر طول مدت بستری نداشته و حوجب بهبود شاخصهای فیزیولوژیکی و حالت رفتاری نوزاد در زمان تغذیه دهانی مستقل نمی شود .
واژه های کلیدی: ماساژ دهانی ، مکیدن غیر مغذی، تغذیه دهانی ، نوزاد نارس