تجارب ایرانیان در سیگاری شدن و طراحی مدل پیشگیری
Abstract
چکیده: مقدمه: مصرف دخانیات بخصوص مصرف سیگار منجر به مرگهای قابل پیشگیری در سرتاسر جهان می شود.در ایران مصرف سیگار در دو دهه گذشته افزایشی نداشته است ولی با توجه به افزایش تعداد گزارشهای اخطار دهنده در مورد مصرف سیگار در بین نوجوانان و جوانان موضوع در گروه های سنی جوان همچنان جای نگرانی دارد. به نظر میرسد برای پیشگیری از شروع مصرف سیگار و مقابله با توسعه آن شناسایی مفاهیم مصرف سیگار و فرآیند سیگاری شدن ضروری است. روش پژوهش،در این مطالعه مصرف سیگار در قالب تحقیق کیفی از نوع تئوری پایه (گراندد تئوری)مورد اکتشاف قرار گرفت. تعداد شرکت کنندگان38 نفر بود و نمونه گیری از افراد در دسترس با حداکثر تنوع برای رسیدن به مقبولیت لازم صورت پذیرفت. داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق و بدون ساختار جمع آوری شد. محتوی کلیه مصاحبه ها ضبط و روی کاغذ آورده می شد و تجزیه و تحلیل بلافاصله بعد از هر مصاحبه با رویکرد استراوس و کوربین1998))انجام می پذیرفت. یافته های پژوهش: در فرآیند مصرف سیگار-ترک سیگار دو طبقه اصلی ظهور یافت: سیگاری شدن و ترک سیگار.سیگاری شدن 3 زیر طبقه آسیب پذیری در برابر مصرف سیگار،شروع مصرف سیگار و تثبیت رفتار مصرف سیگار را به خود اختصاص داد و فرآیند ترک سیگار نیز 4 زیر طبقه انگیزه های ترک،تعطیلی سیگار یا ترک موقت، عود یا شروع مجدد و ترک دائم را به خود اختصاص داد. متغیر مرکزی که تمامی این هفت زیر طبقه و دو طبقه اصلی را پوشش می داد نهادینه شدن شناخت بود. بحث و نتیجه گیری: کشف تجربیات افراد سیگاری با رویکرد کیفی دریچه جدیدی را به شناسایی عوامل خطر مصرف سیگار از همان سنین کودکی، توجه به بحرانها و استرس های خانواده و ناکارآمدی خانواده در مقابله با سیگار در این زمانها و در نهایت توجه به نقش متغیرهای اجتماعی از جمله فقر، بحران های اجتماعی، تبلیغات و دسترسی به سیگار نقش مهمی در پیشگیری از شروع مصرف سیگار و تشویق افراد به ترک آن دارد. شناسایی و تحلیل تجارب افراد سیگاری منجر به طراحی مدل پیشگیری از مصرف سیگار در ایرانیان شد و استفاده از این مدل مستلزم مشارکت عمومی مردم و هماهنگی نهادهای دولتی، خصوصی و داوطلب است.