عملکرد جنسی، کیفیت زندگی و رضایت زناشویی در زنان سنین باروری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی تبریز- 1391

Abstract

چکیده: مقدمه: اختلال عملکرد جنسی یک نگرانی مهم برای سلامت عمومی افراد بوده و عوامل متعددی میتوانند بر آن تاثیرگذار باشند. رضایت زناشویی یکی از جنبه های مهم زندگی خانوادگی است که برای بنا نهادن خانواده و تربیت فرزندان ضروری است. یکی از نگرانی های عمده متخصصان سلامت، کیفیت زندگی است که بعنوان شاخصی مهم برای اندازه گیری وضعیت سلامت در تحقیقات بهداشتی بکار میرود. مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت عملکرد جنسی، رضایت زناشویی، کیفیت زندگی و ارتباط بین آنها در زنان سنین باروری در شهر تبریز در سال 91-92 انجام شده است. مواد و روشها: این مطالعه مقطعی روی 532 زن همسردار انجام گرفته است. نمونه گیری بصورت خوشه ای دو مرحله ای انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های فردی- اجتماعی، عملکرد جنسی زنان (FSFI)، رضایت زناشویی (ENRICH)، و کیفیت زندگی (SF-36) جمع آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیلی شامل پیرسون، تی تست، آنالیز واریانس یکطرفه و مدل خطی عمومی استفاده گردید. یافته ها: میانگین (انحراف معیار) نمره عملکرد جنسی، رضایت زناشویی، بعد سلامت جسمانی و بعد سلامت روانی کیفیت زندگی در زنان مورد مطالعه به ترتیب 62/2(17/1) ،61(15/7) ،65/9 (15/8)و 60/3(18/5)از محدوده نمره قابل کسب 0-100 بود. بین عملکرد جنسی با نمره کلی رضایت زناشویی (r=0/43) و تمام زیر دامنه های آن 0/46)تا(r=0/17 همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت. بین هر دو بعد کیفیت زندگی و تمام زیر دامنه های آن با عملکرد جنسی 0/33)تا(r=0/15 و رضایت زناشویی 0/49)تا(r=0/26 همبستگی مثبت معنی داری وجود داشت. متغیرهای کفایت درآمد خانوار برای هزینه های زندگی و رضایت از همسر از پیشگویی کننده های عملکرد جنسی بودند. متغیرهای عملکرد جنسی، تحصیلات همسر، مشخصات رفتاری همسر، رضایت از همسر، نوع انتخاب همسر و سابقه ابتلا به افسردگی از پیشگویی کننده های رضایت زناشویی بودند و متغیرهای عملکرد جنسی، رضایت زناشویی، تحصیلات و سابقه ابتلا به افسردگی از پیشگویی کننده های هر دو بعد کیفیت زندگی بودند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه نمره عملکرد جنسی زنان و هر دو بعد سلامت جسمانی و روانی کیفیت زندگی در حد متوسط و نمره رضایت زناشویی کمی بالاتر از متوسط است. از آنجا که عملکرد جنسی و رضایت زناشویی از متغیرهای مهم و اثرگذار بر هر دو جنبه سلامت روانی و جسمانی کیفیت زندگی زنان بوده و همچنین با توجه به اهمیت و نقش بسزایی که زنان در خانواده و جامعه ایفا میکنند، بهبود کیفیت زندگی آنان از طریق رفع اختلال عملکرد جنسی و ارتقای رضایت زناشویی میتواند به داشتن خانواده و جامعه ای سالم و مستحکم کمک کند.