عملکرد غربالگری سرطان پستان و عوامل پیش گویی کننده ی آن در زنان شهر تبریز سال 1394
Abstract
چکیده:زمینه: سرطان پستان یک نگرانی عمده سلامت عمومی در میان زنان در سراسر جهان است. این سرطان، دومین سرطان شایع در جهان و شایعترین سرطان در بین زنان می باشد. با وجود سودمندی غربالگری سرطان پستان در کاهش مرگ و میر، میزان غربالگری در زنان ایرانی پایین است. با توجه به نقش مهم باور بهداشتی، آگاهی، ترس و اعتقاد به سرنوشت و خصوصیات دموگرافیک در عملکرد زنان و اهمیت انجام خودآزمایی پستان، معاینات کلینیکی پستان و ماموگرافی به عنوان روش های در دسترس برای تشخیص زودهنگام سرطان پستان، این مطالعه به بررسی این عوامل و تاثیر هرکدام در عملکرد غربالگری زنان شهر تبریز پرداخته است.مواد و روش: دراین مطالعه توصیفی همبستگی مبتنی بر مدل باور بهداشتی چمپیون،370 نفر از زنان مراجعه کننده به 12 مرکز بهداشتی درمانی تبریز با روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای انتخاب و عملکرد غربالگری سرطان پستان، اعتقاد به سرنوشت، ترس از سرطان پستان، باور بهداشتی و آگاهی، به ترتیب با چک لیست عملکرد غربالگری، پرسشنامه های اعتقاد به سرنوشت پاو، ترس چمپیون، باور بهداشتی چمپیون، آگاهی از سرطان پستان و فرم مشخصات فردی اجتماعی جمع آوری گردید. داده ها از طریق آمار توصیفی و آمار تحلیلی به وسیله تحلیل رگرسیون لجستیک در نرم افزار SPSS ویرایش 21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در بین تمامی مشارکت کنندگان در پژوهش تنها 43 و 8/23 درصد از کل زنان به ترتیب خودآزمایی پستان و معاینات کلینیکی پستان را انجام داده بودند و از زنان بالای 40 سال، 2/38 درصد سابقه ی ماموگرافی پستان و از بین آنها 7/2 درصد سابقه ماموگرافی سالانه داشتند. هرچنداعتقاد به سرنوشت وترس از سرطان پستان اثرمحرکی بررفتارهای غربالگری سرطان پستان داشت ولی این اثر معنی دار نبود (P>0/05). میانگین اعتقاد به سرنوشت در رابطه با سرطان پستان در زنان شهر تبریز بسیار کمتر از متوسط بود. زنان با عملکرد مثبت غربالگری سرطان پستان (خودآزمایی پستان، معاینات کلینیکی پستان و ماموگرافی) نسبت به گروه فاقد عملکرد غربالگری، ترس بیشتری از سرطان پستان داشتند ولی اختلاف میانگین نمرات ترس بین دو گروه معنی دار نبود(P>0/05). در ارتباط با باور بهداشتی، حساسیت درک شده نسبت به سرطان پستان و خودکارآمدی در زنان شهر تبریز پایین تر از متوسط، ولی میزان موانع درک شده و فواید درک شده و انگیزه های بهداشتی در حد بالاتر از متوسط بود. طبق نتایج پژوهش 39% از تغییرات متغیر خودآزمایی پستان توسط متغیرهای خودکارآمدی، حساسیت درک شده، آگاهی و موانع درک شده به طور معنی داری تبیین می گردد. همچنین 30% از تغییرات متغیر معاینات کلینیکی پستان توسط متغیرهای حساسیت درک شده، موانع درک شده و خودکارآمدی و 37% از واریانس انجام ماموگرافی توسط متغیرهای حساسیت درک شده، انگیزه بهداشتی، موانع درک شده و خودکارآمدی بطور معنی داری تبیین می گردید. سن(OR=1/037, CI=1/066, P<0.05) و وضعیت اقتصادی(P<0/05 OR=0/411, , CI=0/929) به طور معنی داری رفتار خودآزمایی پستان و سن(P<0/01 OR=1/051,) شاخص توده بدنی(P<0/01 (CI=0/952, OR=0/879, و وضعیت اقتصادی( P=0/06 OR=0/406, CI=1/048,)، انجام معاینات کلینیکی پستان را تبیین می کرد. همچنین بی سوادی(P<0.05 OR=0/074,) و وضعیت اقتصادی( P<0/05 OR=0/155, (CI=0/596,، به طور معنی داری بر پیگیری ماموگرافی توسط زنان مؤثر بود. میزان آگاهی زنان مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط بود. برنامه های تلوزیونی، کتابهای دانشگاهی، خانواده و دوستان و اینترنت بترتیب بیش ترین نقش را در آگاهی افراد داشتند.بحث و نتیجه گیری: رفتارهای غربالگری سرطان پستان نامناسب و تحت تاثیر وضعیت معیشت، باور بهداشتی، آگاهی، سن و سواد سلامت بود که ارتقای رفتارهای ارتقادهنده سلامت از طریق آموزش های مناسب و حمایت اقتصادی از خانواده ها می تواند به پیگیری بیشتر غربالگری سرطان پستان در زنان منجر گردد.بهداشتی، آگاهی، ترس، اعتقاد به سرنکلید واژه: سرطان پستان، غربالگری، باور وشت