فرآیند حفظ استقلال بیماران مزمن در بالین: مطالعه نظریه پایه
Abstract
چکیده: مقدمه: استقلال بیمار یکی از عناصر اصلی مراقبت بیمار محور ، یک اصل اخلاقی پذیرفته شده و نقطه مقابل ارتباط پدرمأبانه است.از آنجائیکه استقلال فرایندی تعاملی ،تکاملی و اجتماعی می باشد و حفظ استقلال پدیده ایی وابسته به فرهنگ بوده و چگونگی حفظ آن توسط بیماران مزمن در بالین در ایران روشن نمی باشد این مطالعه با هدف کشف فرایند حفظ استقلال بیماران مزمن در مراکز بالینی ایران صورت گرفت. روش کار: پژوهش کیفی حاضر با رویکرد گراندد تئوری در بین سال های 94-92 انجام گردید. مشارکت کنندگان این مطالعه بیماران مزمن بستری ، پرستاران و پزشکان شاغل در بخش های داخلی بیمارستان های شهرهای تبریز و همدان بودند. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند آغاز و تا رسیدن به اشباع داده ها به صورت نظری ادامه یافت.ابزار اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های جامع و مشاهده بودند. در مجموع 40 مورد مصاحبه با 34 نفر مشارکت کننده (23 بیمار، 9 پرستار و 2 پزشک) انجام شد و داده ها بر اساس روش کوربین و استرائوس (2008) و با کمک نرم افزارMAXQDA10 تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: پنج طبقه اصلی درون داشته ها، وضعیت بیماری و بستری شدن، خانواده و دوستان حامی، سبک ارتباطی و کمبود منابع سازمانی ، عوامل زمینه ای تأثیرگذار بر چگونگی حفظ استقلال بیماران مزمن در بالین را تشکیل میدادند. نادیده گرفته شدن، دغدغه اساسی روانی اجتماعی مشارکت کنندگان بود. مواجه و پذیرش ارتباط پدرمأبانه، تلاش برای ابراز خود، تلاش برای اثبات خود، تلاش برای مشارکت در تصمیم گیری و تلاش برای خود مختاری پنج گام ترتیبی فرآینداتخاذ شده توسط مشارکت کنندگان برای غلبه بر ارتباط پدرمأبانه بود که با پیامدهای آرامش جسمی و روانی، چرخه اعتماد تبعیت و بیمارستان گریزی همراه بود. " تکاپوی اختیار: پاسخی به حاکمیت ارتباط پدرمأبانه "، طبقه مرکزی مطالعه بود که این طبقات را به یکدیگر وصل می کرد. نتیجه گیری: بطور کلی هر چند تغییرات در شرایط سلامتی و زندگی بیماران، تهدیداتی را برای استقلال آنان ایجاد کرده بود، اما آنان خواهان حفظ استقلال خود بودند. تیم درمان با در نظر داشتن این اصل اخلاقی طی برقراری ارتباط، می توانند به بیماران در تسهیل حفظ استقلال کمک کنند.