بررسی اثرات عسل بر روند سرطان کبدی القا شده با تیواستامید در موش صحرایی ویستار
Abstract
مقدمه: فیبروز و سیروز پیامد ترمیم تدریجی آسیبهایی میباشند که به طور مزمن به دلایل مختلف همچون عوامل ویروسی، اتوایمیون، القای داروها، کولستاتیک و بیماریهای متابولیک به کبد وارد میشوند. پیامد بالینی سیروز بسیار وسیع میباشد. 40% مبتلایان به سیروز بدون علامت هستند و ممکن است تا یک دهه هم زنده بمانند ولی زوال مداوم اجتناب ناپذیر است. 50% چنین بیمارانی در عرض پنج سال جان خود را از دست میدهند.
چون فیبروز پیش زمینه آغاز سیروز و سیروز در نهایت منجر به نارسایی کبد و سرطان میگردد، لذا راههاي مهار فیبروز، مورد توجه بسياري از محققان میباشد تا با بكارگيري مواد مختلف در جهت پيشگيري و درمان فیبروز عمل کنند.
هدف: دراين مطالعه اثرات سيستميك(خوراكي)عسل بر فیبروز كبدي ايجاد شده توسط ماده تيواستاميد در موش صحرايي ويستار را مورد ارزيابي و بررسي قرار دادیم.
روش کار: حيوانات مورد نياز براي انجام اين تحقيق موش صحرايي ويستار بودند كه جنس نر آن با وزن تقريبي 225-175 گرم انتخاب شدند و حيوانات بطور تصادفي در گروههاي مختلف آزمايش قرار گرفتند.
در آزمايش آسيب شناسي حیوانات به 8 گروه 6 تایی تقسیم شدند و به مدت هفت روز به محيط جديد عادت داده شدند. عسل و تیواستامید به ترتیب بصورت گاواژ و تزريق صفاقي به حيوانات تجويز شد. در مورد عسل در سه دوز 200، 400 و 600 ميلي گرم بر كيلوگرم وزن بدن حيوانات به موشهاي ويستار گروههاي 2، 3 و 4 به عنوان شاهد عسل و گروههای 6،7و8 به عنوان تست به مدت 15 روز تجويز گشت. بلافاصله بعد از 24 ساعت سه دوز تيواستاميد به فاصله 24 ساعت به ميزان 150 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن حیوانات به صورت داخل صفاقي به گروههای 6، 7 و 8 تجويز گشت كه اين عمل به منظور ايجاد فیبروز كبدي انجام شد. گروه 1 و 5 به ترتيب مقادیر معادل از نرمال سالین و تيواستاميد را به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. چون هدف ما بررسي اثر پيشگيري كننده عسل بر فيبروز كبدي بود؛ لذا عسل پيش از تيواستاميد تجويز گشت. حیوانات تا 15 روز تحت نظر قرار گرفته و با اتمام این مدت جهت بررسیهای آسيب شناسي از طریق بیهوشی با اتر کشته شدند.
آزمايش بيوشيميايي مشابه آزمايش آسيب شناسي صورت گرفت ولي حيوانات 9 ساعت پس از تزريق آخرين دوز تيواستاميد جهت بررسی از طریق بیهوشی با اتر کشته شدند.
یافتهها: نتايج حاکی از آن است که عسل طبيعي در دوزهاي 200، 400 و 600 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن حیوانات تفاوت معني داري در مهار فيبروز كبدي القا شده به واسطه تجويز داخل صفاقي ماده تيواستاميد در انتهاي 15 روز ايجاد نمي كند و نيز تفاوت معني داري از نظر ميزان مرگ و مير حيوانات در گروههاي كنترل و تست، و نيز سرعت ترميم بافتي در نمونههاي كبدي استخراج شده از گروههاي كنترل و تست در انتهاي 15 روز آزمايش وجود ندارد.
در ارتباط با آزمايشات بيوشيميايي، عسل در دوزهاي 200 و400 و 600 ميلي گرم بر كيلوگرم وزن بدن حيوان به طور معني داري باعث كاهش ميزان پراكسيداسيون ليپيدي مي گردد.
بحث و نتيجه گيري: با وجود اينكه اثر پيشگيري كننده عسل در بروز فيبروز كبدي القا شده توسط ماده تيواستاميد در دوزهاي مورد آزمايش مشاهده نگرديد ولي اثرات عسل در کاهش پراکسیداسیون لیپیدی ناشی از تیواستامید شاید بنا به دلیل مهار رادیکال های آزاد حاصل از تیوآستامید باشد. با اینحال اثرات پروتكتيو عسل طبيعي در مقابل پراکسیداسیون لیپیدی می تواند به عنوان ابزار مفیدی در مهار بیماریهای کبدی علی الخصوص سرطان های کبدی القا شده با موتاژن های طبیعی به کار برده شود.