مقایسه اثرات کلینیکی فلپ کرونالی همراه با پیوند الوژن پوستی بدون سلول با و بدون استفاده از پروتئین های ماتریکس مینایی بر تحلیل های لثه ای انسانی
Abstract
مقدمه: فلپ با جابه جايي كرونالي (CAF) همراه با پيوندهاي بافت همبند اتوژن تحت اپي تليالي بعنوان استاندارد طلايي روشهاي پوشش ريشه عريان شناخته شده اند. با اين حال مشكلات مربوط به تهية پيوند هاي اتوژن (ايجاد ناحيه جراحي اضافه و morbidity بيمار)، استفاده از چنين روشهايي را با محدوديت مواجه ساخته است. ماتريكس پوستي بدون سلول (ADM) بعنوان جايگزيني براي پيوندهاي بافت همبند در دسترس قرار گرفته است.
مشتقات ماتريكس مينايي (EMD) فاكتور رشدي كاملاً شناخته شده اي هستند كه ممكن است نتايج كلينيكي روشهاي پوشش ريشه را بهبود بخشند. ليكن اثرات آنها بر نتايج پوشش ريشه با استفاده از ماتريكس پوستي بدون سلول تاكنون گزارش نشده است.
هدف: هدف از مطالعة حاضر مقايسه نتايج كلينيكي روشهاي پوشش ريشه با استفاده از CAF همراه با ADM باو بدون EMD مي باشد.
مواد و روشها: تعداد 22 نقص تحليلي (كلاس يك يا دو ميلر) در 8 بيمار براي شركت در اين مطالعه انتخاب شدند. تحليلها به طور تصادفي به دو گروه تست و كنترل تقسيم شدند. در گروه مورد، تركيبي از CAF، ADM و EMD. استفاده شد حال آنكه نقايص گروه كنترل با استفاده از CAF همراه با ADM مورد درمان قرار گرفتند. عمق تحليل (RD)، عرض تحليل (RW)، عرض لثه كراتينيزه (WKT)، موقعيت خط مخاطي- لثه اي (MGJ) و حد اتصال كلينيكي (CAL) توسط يك معاينه كننده كه از مطالعه بي اطلاع بود در baseline، 2 و 4 ماه بعد از درمان اندازه گيري شدند. اطلاعات جمع آوري شده با استفاده از آزمون Student t-test و one-way ANOVA مورد آناليز قرار گرفت.
نتايج: هر دو نوع درمان منجر به پوشش ريشه قابل ملاحظه در نواحي تحليل شدند (001/0p<). در ماه دوم پس از درمان، متوسط پوشش ريشه براي گروه هاي مورد و شاهد به ترتيب 22±75/82% و 22±89/88%بود كه در ماه چهارم پس ازجراحي به ترتيب به 22±89/80% و 21±00/90% رسيد.
نتيجه گيري: به نظر مي رسد EMDسبب بهبود نتايج كلينيكي ADMهمراه با CAF نمي شود ، هر چند كه تحقيقات بيشتري در اين زمينه مورد نياز است . توصيه مي شود جهت تعيين هر گونه بهبودي احتمالي در روش هاي پوشش ريشه متعاقب استفاده از EMD همراه با ADM و CAF از مطالعات هيستولوژيك استفاده گردد.