بررسی رابطه بین بیماری پریودنتال با تراکم ماده معدنی استخوان Bone mineral Density
Abstract
مقدمه: بيماري پريودنتال يك روند التهابي است كه با تحليل استخوان آلوئول همراه است و ممكن است منجر به از دست رفتن دندان شود. همچنين تحليل استخوان سيستميك نيز ميتواند عامل خطرزايي براي بيماري پريودنتال باشد. مطالعات متعددي از اين فرضيه كه استئوپني و استئوپروز خصوصاً در افراد مسن همراه با بيماري پريودنتال و از دست رفتن دندان هستند حمايت كردهاند. ولي روند بيولوژيك اين ارتباط هنوز مشخص نيست.
هدف: هدف اين مطالعه بررسي ارتباط بين BMD (Bone Mineral Density) سيستميك و بيماري پريودنتال است.
مواد و روشها: اين مطالعه از نوع تحليلي- مقطعي بوده و روي افراد بالغ بالاي 45 سالي انجام شد كه جهت سنجش تراكم مواد معدني استخوان به مركز دانسيتومتري مركز پزشكي سينا مراجعه كرده بودند. 150 نفر از افراديكه مبتلا به هيچ نوع بيماري سيستميكي نبوده و داروي خاصي مصرف نميكردند، همچنين سابقة مصرف سيگار، الكل و قهوه نداشته و طي 6 ماه اخير تحت درمانهــاي پريودنتـــال نبودند مورد مطالعه قـــرار گـــرفتند. پس از محاسبة شاخص تودة بدني BMI (Body Mass Index) در مورد هر كدام از مراجعين، BMD سيستميك با روش DXA (Dual energy X-ray Absorptiometry) در ستون فقرات و استخوان فمور ارزيابي شد. مراجعين در دو گروه 75 نفري (75 نفر در گروه مورد: 49 نفر مبتلا به استئوپني و 26 نفر مبتلا به استئوپروز و 75 نفر كه BMD طبيعي داشتند در گروه كنترل) قرار گرفتند. معاينات پريودنتالي نيز شامل اندازهگيري عمـــق نفـــوذپــــروب CPD): (Clinical Probing Depth، سطح چسبندگي (Clinical Attachment Level :CAL)، بررسي خونريزي حين پروبينگ (Bleeding On Probing :BOP)، لقي دندانها، شمارش تعداد آنها و تعيين شاخص پلاك (Plaque Index: PI) بود. (افراد مورد بررسي همگي شاخص پلاك كمتر از 20 درصد داشتند). آناليز آماري دادهها توسط نرمافزار آماري spss و آزمون آماري واريانس يكطرفـه، chi- squar و t-test ابتدا در سه گروه سالم، مبتلا به استئوپني و استئوپروز و سپس در دو گروه كلي افراد داراي BMD طبيـــعي و BMD پاييــــنتر از حد طبيعي انجام شد.
يافتهها: در اين مطالعه، پس از آناليز آماري دادههاي بدست آمده تفاوت محسوسي بين متغيرهاي CPD، AL، BOP و تعداد دندانها در سه گروه مورد مطالعه (سالم، مبتلا به استئوپني و استئوپروز) بدست نيامد (05/0 P>). تنها تفاوت متغير لقي دندانها بين اين سه گروه معنيدار بود(05/0 P<). همچنين رابطة آماري معنيداري بين BMD سيستميك و بيماري پريودنتال مشاهده نشد (05/0 P>). اين در حالي است كه در بررسي آماري در دو گروه كلي افراد داراي BMD طبيعي و BMD پــــايينتر از حــد طبيعي تفـاوت بين AL در دو گروه معنيدار بود (05/0 P<). ولي تفاوت محسوسي بين ساير متغيرها و همچنين بيماري پريودنتال و BMD سيستميك در دو گروه بدست نيامد (05/0 P>).
نتيجهگيري: نتايج اين مطالعه نشان داد كه رابطة محسوس و مشخصي بين BMD سيستميك و بيماري پريودنتال وجود ندارد ولي با توجه به بيشتر بودن ميانگين متغير AL و متغير لقي دندانها در گروه با BMD پايينتر از حد طبيعي، به نظر ميرسد ميتوان استئوپروز و استئوپني را عامل خطرزا براي بيماري پريودنتال دانست لذا پيشنهاد ميگردد مطالعاتي از نوع كوهورت گستردهتر در اين رابطه صورت پذيرد.