بررسی علل و الگوی شکستگیهای یک سوم میانی صورت در بیماران مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی امام رضا (ع) تبریز
Abstract
علیرغم توسعه روزافزون علم پزشکی و دانش منجر به شناسایی و دستیابی پزشکان و جراحان به ابزارها و روشهای تازه تشخیص و درمان، کثرت وقوع شکستگیهای ماگزیلوفیشال در سراسر کشور و مراجعه بیماران جهت درمان حتی در موارد بسیار ساده از شهرهای کوچک شهرهای بزرگ (مثل تبریز) باعث میشود تا ارائه آمار دقیق از میزان شکستگیهای یک سوم میانی صورت در نقاط مختلف کشور به منظور برنامهریزی آموزشی و درمانی ضرورت داشته باشد. بنابراین هدف از این مطالعه تعیین علل و الگوی شکستگیهای یک سوم میانی صورت در بیماران مراجعه کننده به مرکز آموزشی - درمانی امام رضا (ع) تبریز که مرکز ارجاع تمام بیماران با شکستگیهای ماگزیلوفیشیال میباشد، بود. مواد و روشکار: این پژوهش یک مطالعه گذشتهنگر، از نوع مقطعی میباشد که بر روی 158 بیمار که طی 5 سال (از ابتدای سال 1387 تا انتهای سال 1391) دچار شکستگی یک سوم میانی صورت بودند صورت گرفت و در پرسشنامهای که به همین منظور تنظیم گردیده اطلاعات موجود در پرونده بیماران درج گردیده و عوارض باقیمانده و بوجود آمده پس از همان طی 2 ماه پیگیری بیماران که به جهت بررسی روند بهبودی انجام گرفت مشخص گردید و پس از مطالعه تمامیپروندههای موجود، اطلاعات پرسشنامه به صورت جداولی تنظیم شده و اطلاعات توسط نرمافزار SPSS.16 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافتهها: در این مطالعه مشخص شد که بیماران مراجعه کننده بیشتر از جنس مرد بوده است (5/83) و بیشترین شکستگی ما در سن (30-25) سال (30) رخ داده و علت اصلی شکستگیها تصادف با فراوانی 1/67 بوده و بیشترین ناحیه شکستگی کمپکس گونه با فراوانی 40/68 بوده و بیشترین آسیب همراه آسیب چشمیدر بیماران بوده و اختلال عصب حسی با فراوان 7/62 بیشترین مورد مشاهده در بیماران بوده و حدود 8/77 با روشی Open Reduction Internal Fixation درمان شد و شایعترین عارضه بعد عمل جراحی در بیماران پاراستزی Right Inferior Orbital Nerve با 2/49 بوده است. نتیجهگیری: مطالعه نشان میدهد که داشتن آگاهی کافی درباره بیشترین علت و عوارض شکستگی میتواند باعث ایجاد قدمیدر جهت کاهش و رفع آسیبها و عوارض همراه درمان بیماران شود