تاثیر هیپوترمی کل بدن و سر در آسفیکسی متوسط و شدید

Abstract

Introduction :Asphyxia and hypoxic ischemic encephalopathy (HIE) are the major cause of morbidity and mortality without specific therapy but cooling method is a suggested way for HIE management in many centers in this article we try to compare two methods of cooling head and systematic (whole body)from early and late outcome. Methods : 16 affected neonates to HIE who have gestational age above 35weeks and APGAR less 6 in 5th minutes. Divided to two group cool cap (head cooling) and systemic (whole body) after full resuscitation and warming in intensive care unit wardmilestones were recorded by ASQ method after at least 8 months Results: 16 cases entered to study divided to two group cool cap (head) 9 and systemic (whole body) 7 cases..4 out of 16 cases (25%) passed away one case in head and 3 other cases In body cooling group. In long term out 1 case from body group affected to severe motor and cognition disabilities 3 other cases, 2 cases in head group and 1 case in body group had mild disabilities in one or two items of ASQ questioner, مقدمه: آسفیکسی و بدنبال آن آنسفالوپاتی ناشی از هیپوکسی و ایسکمی یکی از علل ناتوانی های ذهنی و جسمی است . گرچه درمان این عارضه بیشتر حمایتی است اما یک روش جدید درمان در ساعات اولیه تولد، سرد کردن( اعم از سرد کردن سر وکل تنه) می باشد. در این مطالعه فواید و عوارض این دو روش در نوزادان مبتلا به آسفیکسی بررسی شد.روش کار: تعداد 16 نوزاد مبتلا به آسفیکسی با آپگار دقیقه پنجم کمتر از 6 و آنسفالوپاتی ناشی از هیپوکسی و ایسکمی متوسط تا شدید بالای 35 هفته حاملگی و اسیدوز شدید بر اساس PH بند ناف(کمتر از 1/7)پس از احیای کامل به بخش مراقبت های ویژه نوزادان منتقل شده و درمان سرد کردن در دو گروه هیپوترمی تنه و هیپوترمی سر برای آنان انجام گردید. سپس میزان مرگ و میر، عوارض عصبی توسط روش ASQ از 8ماهگی به بعدو مدت بستری دردو گروه بررسی گردید. نتایج: از 16 نوزاد مورد بررسی 9 نوزاد در گروه سر و 7 نوزاد در گروه تنه قرار گرفتند. مدت متوسط بستری در گروه سر 815 و در نوع تنه 514 روز بود. میزان مرگ و میر در گروه تنه ای (3 بیمار) بیشتر از گروه سر (1 بیمار) بود.اختلالات شدید در حیطه های شناختی، اجتماعی و حرکتی در یک نوزاد و اختلالات خفیف در 3 نوزاد (گروه سر 2 و گروه تنه ای یک نوزاد) مشاهده شد. به دلیل حجم نمونه کم و توزیع نامتناسب داده ها ارزیابی ارتباط بین دو گروه امکان پذیر نشد.