بررسی شیوع اختلالات شناختی در بیماران با سابقه ریتم فیبریلاسیون دهلیزی بدون سکته مغزی

Abstract

This study aims at determining the prevalence of cognitive disorders in stroke-free patients with a history of AF. In a case-control setting, 100 patients with first spell of AF without any history of stroke were recruited in Tabriz Madani Hospital. One hundred age and sex-matched otherwise referred patients with normal sinus rhythm enrolled as the controls. The case and control groups were followed up for at least one year after the occurrence of AF. Finally, 93 patients in the case group and 96 individuals in the control group were left. Cognitive disorders were investigated in the patients on the last visit by employment of the MMSE. Fifty one males and 42 females with the mean age of 71.085.35 (61-82) years in the case group and 53 males and 43 females with the mean age of 71.345.04 (63-82) years in the control group were followed up. Previous history of hypertension, diabetes mellitus, hyperlipidemia, hypercholesterolemia, smoking, alcohol use and warfarin intake was present in 49.5, 23.7, 18.3, 31.2, 14, 7.5 and 9.7 percent in the case group and 6.4, 35.4, 24, 36.5, 21.9, 13.5 and 12.5 percent in the control group. There was no significant difference between the two groups regarding the mentioned parameters. Dementia was diagnosed in 3 (3.2%) patients in the case group and in 1 (1%) case in the control group (p=0.29, OR=0.32). Comparing the two groups with or without dementia, no significant risk factor was recognized, هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی اختلالات شناختی در بیماران با سابقه فیبریلاسیون دهلیزی بدون سکته مغزی است. در یک مطالعه مورد-شاهدی، 100 بیمار با اولین حمله فیبریلاسیون دهلیزی و بدون سابقه سکته مغزی در بیمارستان مدنی تبریز بررسی شدند. 100 بیمار مراجعه کننده به علل دیگر با ریتم سینوسی طبیعی که از نظر سن و جنس با بیماران همسان بودند، بعنوان گروه شاهد درنظر گرفته شدند. گروه های مورد و شاهد حداقل بمدت یک سال پس از وقوع فیبریلاسیون دهلیزی پیگیری شدند. در نهایت، 93 بیمار در گروه مورد و 96 نفر در گروه شاهد باقی ماندند. در آخرین ویزیت، اختلالات شناختی بر اساس MMSE مورد ارزیابی قرار گرفتند. 51 مرد و 42 زن با سن متوسط 35/508/71 (61 تا 82) سال در گروه مورد و 53 مرد و 43 زن با سن متوسط 04/534/71 (63 تا 82) سال در گروه شاهد پیگیری شدند. سابقه قبلی فشارخون بالا، دیابت قندی، هیپرلیپیدمی، هیپرکلسترولمی، مصرف سیگار، مصرف الکل و مصرف وارفارین در گروه مورد بترتیب در 5/49، 7/23، 3/18، 2/31، 14، 5/7 و 7/9 درصد و در گروه شاهد بترتیب در 4/6، 4/35، 24، 5/36، 9/21، 5/13 و 5/12 درصد وجود داشت. از این نظر تفاوت معنی دار آماری بین دو گروه وجود نداشت. دمانس در 3 (2/3%) بیمار گروه مورد و در 1 (1%) فرد گروه شاهد تشخیص داده شد (29/0=p، 32/0=OR). در مقایسه دو گروه با و بدون دمانس، عامل خطر معنی داری وجود نداشت.