ارزیابی میزان دستیابی کارورزان به توانمندی های مورد انتظار دوره پزشکی عمومی در بخش های زنان و زایمان و کودکان از دیدگاه اساتید و دانشجویان مقطع کارورزی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
Abstract
مقدمه: تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد بر مبنای اصول آموزش پاسخگو از مهمترین وظایف دانشگاه-های علوم¬پزشکی است. باتوجه به اهمیت نقش مهارتی و حرفه ای پزشکان، وزارت¬ بهداشت، درمان و آموزش پزشکی طی سندی حداقل توانمندی¬های مورد انتظار از پزشکان عمومی را ترسیم و به دانشگاه¬های علوم پزشکی کشور ابلاغ نموده است. با توجه به اهمیت موضوع و لزوم دستیابی دانش¬آموختگان رشته پزشکی عمومی به توانمندی¬های مورد انتظار درحیطه های مورد نظر، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان دستیابی کارورزان به توانمندی ¬های مورد انتظار دوره پزشکی عمومی در بخش¬های زنان و زایمان و کودکان از دیدگاه اساتید و دانشجویان مقطع کارورزی انجام پذیرفت.
روش اجرا: این مطالعه توصیفی مقطعی در سال1402در دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش تعداد 300 نفر از دانشجویان پزشکی دوره کارورزی و 55 نفر اعضای هیئت علمی گروه کودکان و زنان بودند که به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته¬ای بود که براساس سند توانمندی¬های مصوبه وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی در 7 حیطه شامل 76 سوال برای گروه زنان و 86 سوال برای گروه کودکان طراحی و روایی و پایایی آن مورد بررسی قرار گرفت. طراحی داده¬ها از طريق شاخص¬هاي آمار توصيفي و آزمون کاي اسکوئر (χ2) و با استفاده از نرم افزار SPSS-25 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
نتایج: در 7 حیطه مورد بررسی در جهت رسیدن به توانمندی¬های مورد انتظار در گروه زنان و کودکان در حیطه مهارت برقراری ارتباط، مراقبت از بیمار، مهارت پیشرفت فردی و فراگیر مستمر، تعهد حرفه ای و اخلاقی از دیدگاه اساتید و فراگیران دارای میانگین بیشتری است. در کسب توانمندی حاصله در مقایسه دیدگاه اساتید و فراگیران در گروه زنان در حیطه¬های مهارت بالینی، مهارت ارتقا سلامت و پیشگیری در نظام سلامت، مهارت پیشرفت فردی و فراگیری مستمر و مهارت تعهد حرفه ای و اخلاقی اختلاف معناداری و در گروه کودکان در حیطه های مهارت بالینی، مهارت ارتقا سلامت و پیشگیری در نظام سلامت ، مهارت پیشرفت فردی و فراگیری مستمر اختلاف معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: بررسی توانمندی¬های در این پژوهش به روش ارزیابی استاد و خود ارزیابی فراگیران بوده است. نتایج حاکی بر آن است که بازنگری اساسی در روش¬های آموزشی، منابع و مباحث مرتبط با یادگیری و یاددهی در گروه کودکان و زنان لازم و ضروری است و بیشتر آموزش¬های در عرصه بالینی بر پایه تئوری و نظری بوده است و طبق نظر دانشجویان آموزش در 7 حیطه مورد انتظار نیازمند تغییرات اساسی می¬باشد.