ارتباط ضخامت لایه فیبر عصبی و لایه سلول گانگلیونی سر عصب اپتیک با میزان خستگی و ناتوانی مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس
Abstract
مولتیپل اسکلروزیس نوعی خودایمنی سیستم عصبی مرکزی است که با ضایعات دمیلینیزان التهابی و از بین رفتن نورونها همراه می باشد. یکی از شایع ترین و ناتوان کننده ترین شکایتهای مبتلایان به ام اس، خستگی است.Optical Coherence Tomography (OCT) نوعی تصویربرداری شبکیه می باشد که روشی ارزان ، سریع و غیرتهاجمی بوده و قابل تکرار است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط پارامترهایOCT بیماران ام اس با خستگی این بیماران طراحی شده است.
روش کار: 55 بیمار RRMS طبق معیارهای تشخیصی مک دونالد 2017 مراجعه کننده به کلینیک ام اس شیخ الرییس، به شکل تصادفی انتخاب و پس از ثبت اطلاعات دموگرافیک و مدت ابتلا و بررسی سابقه نوریت اپتیک ، میزان ناتوانی باتست های EDSS, MFIS 9HPT,T25FWT ,SDMT ارزیابی شد. سپس بیماران جهت انجام OCT به کلینیک چشم پزشکی نیکوکاری تبریز معرفی و ضخامت دو لایه GCLو RNFL ( طبق دو پروتکل ماکولار و پری پاپیلریی در 4 کوادران) در اختیار پژوهشگر قرار گرفت.
نتایج: ضخامت لایه های GCL و RNFL و لایه های پری پاپیلری Sup و Tmpدر چشمان مبتلا به نوریت اپتیک در مقایسه با چشمان سالم بیماران به طرز معناداری کاهش می یابد. در سایر لایه های چشمی کاهش ضخامت با توجه به میانگین های بدست امده وجود دارد ولی طبق آنالیز معنادار نمی باشد. لایه عصبی pRNFL-Nas بیشترین ارتباط را با تستهای خستگی بیماران ام اس دارد. همچنین مشاهده شد تست های SDMT ، MFIS_PS و EDSS بیشترین همبستگی را با وضعیت لایه های رتین بیماران ام اس دارند.