ارزیابی میزان توانمندی دانشجویان سال آخر دندانپزشکی تبریز در زمینه مهارتهای اصلی دندانپزشک عمومی
Abstract
زمينه پژوهش: ارزيابي دوره هاي آموزشي نقش بسيار مهمي در بهبود كيفيت برنامه هاي آموزشي دارد، از اينرو مطالعاتي كه به منظور ارزيابي فرآيندهاي آموزشي انجام مي گيرند، در اولويت قرار دارند. پژوهش هايي كه گروه هدف آنها فارغ التحصيلان و دانشجوياني هستند كه در آستانه فارغ التحصيلي مي باشند، براي سنجش نتايج حاصل از برنامه ريزي هاي آموزشي و نيز تعيين مواردي كه بايد اضافه و يا حذف گردند، بسيار مفيد هستند.
اهداف: اهداف اين مطالعه تعيين ميزان توانمندي كارورزان دندانپزشكي در زمينه مهارتهاي اصلي دندانپزشك عمومي و ارتباط آن با برخي عوامل زمينه اي از قبيل سن، جنس، وضعيت تأهل، سهميه ورودي، رتبه ورودي، و وضعيت اقتصادي و نيز تعيين ميزان تأثير منابع مختلف يادگيري و نوع آموزش بر ميزان توانمندي دانشجويان مي باشد.
ابزار و روش ها: در اين مطالعه مقطعي، توصيفي، تحليلي 55 دانشجوي سال آخر دندانپزشكي پرسشنامه اي روا و پايا را تكميل نمودند. پرسشنامه شامل مشخصات دموگرافيك و نيز 132 توانمندي بود كه بر اساس طيف ليكرت از 1 (نمي توانم) تا 4 (به طور مطلوب مي توانم) درجه بندي شده بود. آناليز داده ها توسط آزمون هاي t-test، ANOVA و ضريب همبستگي پيرسون انجام گرفت.
يافته ها: ميانگين كلي ميزان توانمندي دانشجويان % بودكه بيشترين ميزان توانمندي مربوط به حيطه پيشگيري ازبيماريهاي دهان وحفظ سلامت آن(06/66%) و كمترين ميزان توانمندي مربوط به حيطه بيماريهاي دهان (48/18%) مي باشد. مردان به طور معني داري توانمندتر از زنان بودند. ميزان توانمندي بهداشتكاران دهان ودندان به طور معني داري بيش از سايرين بودولي بين ميزان توانمندي ساير سهميه هاي ورودي تفاوت معني داري وجود نداشت. همچنين اين مطالعه نشان داد كه ميزان توانمندي در حيطه هايي كه مستلزم داشتن زمينه هاي نظري است كمتر از حيطه هايي است كه كاملاً عملي هستند. توانمندي دانشجويان متأهل به طور معني داري بيش از دانشجويان مجرد بود. ميزان توانمندي دانشجويان رابطه مستقيمي با سن آنها داشت، اما ميزان توانمندي با رتبه ورودي و وضعيت اقتصادي دانشجويان ارتباط معني داري نداشت.
نتيجه گيري: با توجه به يافته هاي به دست آمده مي توان نتيجه گرفت ميزان توانمندي كارورزان دندانپزشكي پايين تر از حد متوسط بوده و رضايت بخش نمي باشد.